مدتیه نسبت به معاشرت با آدمها خیلی سختگیر شدم. البته سختگیری نسبت به خودم و در میزان سازش باهاشون، نه در انتخاب کردنشون، چون اگه به خودم باشه به مرحله انتخاب هم نمیرسه و ترجیح میدم یه غارنشین دور از آدم باشم تا یه آدم ماشینی که مجبوره برای گذران زندگی و مخارج یومیه، با یه کارفرمایی که تو این مملکت بناش رو گذاشته به بیگاری کشیدن از کارمند و کارگر، به توافق برسه و بره سرکار.
این بار هستی که بر دوش من است!